[ad_1]
بنابراین، هانی کوچولوی عزیزم رفته است – او همیشه در یک جامپر بغل بزرگ پیچیده شده بود و با مهربان ترین دامپزشکان همراه بود و واقعاً هیچ تصوری از آنچه در حال رخ دادن بود نداشت. او برای مدت طولانی بیمار بود، اما هنوز “آنجا” بود و هنوز از زندگی لذت می برد، و ناگهان، او نبود – او نمی توانست بهتر شود، بنابراین مجبور شدم تماس بگیرم. می‌دانم که بسیاری از شما در نظرات درباره او می‌پرسید و بسیار مهربان بوده‌اید که او را در آرزوهای خوب قرار دهید.
او شیرین ترین چیز بود، یک شخصیت واقعی که انتظار داشت با او مانند شاهزاده خانم مطلق رفتار شود. ما خوب هستیم – خیلی واضح بود که جایی برای رفتن وجود نداشت و داشتن یک پاداش 2 و نیم ساله به لطف یک دامپزشک مهربان و فوق العاده، پایانی طبیعی به نظر می رسد. هانی کمی ستاره بود، در دیلی میل (با لباس خواب – بسیار وحشتناک بود، و صادقانه بگویم، اما این چیزی بود که برای خواهرش، کوکو، آمد و با ما زندگی کرد. قرار بود باشد) و تلگراف در یکی از ویژگی های مربوط به اولین صاحب توله سگ بودن. در زندگی من هرگز انتظار نداشتم که پودل داشته باشم – من کاملاً خودم را با یک لابرادور دیدم اما آلرژی این را رد کرد و ما کاملاً عاشق این نژاد عجیب و غریب و درخشان شدیم. ما هرگز نمی‌دانستیم که چنین سگ کوچکی چگونه می‌تواند بیشتر یک تخت بزرگ را بگیرد و ما را به لبه‌های آن بچسبد. ما با خوشحالی دور پنجه کوچک او پیچیدیم – او یک سگ خوب، یک روح کوچک مهربان بود و ما بسیار خوش شانس هستیم که او مال ما بود.
بنابراین لطفاً هرگونه وقفه در سرویس را ببخشید – سعی می کنم سریعاً به حالت عادی برگردم اما بسیار بسیار خسته هستم زیرا این چند ماه گذشته سخت بوده است. فردا طبق معمول پشت میز کارم می نشینم و ببینم کجا می برم. ایکس
افشای شفافیت
تمام محصولات به عنوان نمونه از برندها و نمایندگی ها برای من ارسال می شود مگر اینکه خلاف آن ذکر شده باشد. ممکن است از پیوندهای وابسته استفاده شود. پست ها وابسته نیستند.